با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

سفر با حاج سیاح، احسان نوروزی، نشر افق

برلین زنی حامله است؛ دمدمی مزاجی و حساسیت‌هایش هم از همین می‌آید. سرِ کار مطیع و فرمانبردار است. خیلی وقت است که در مهمانی‌های دوستانش شرکت نمی‌کند، چون این حاملگی همه چیز را تحت‌الشعاع خودش برده و مهم‌ترین مساله‌اش شده است. گور پدر همه‌شان، من بچه‌ام را دارم.

برای کودک زاده‌نشده موسیقی می‌گذارد و داستان می‌خواند. گاهی پیش می‌آید که ناگهان در مترو می‌زند زیر گریه، یا به یک‌باره به خودش می‌آید و می‌بیند که دارد در خانه راه می‌رود و بلند‌بلند به زمین و زمان فحش می‌دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد