با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

منطقه مرده، استیفن کینگ، سما قرایی، نشر قطره

مرد خیلی خوبیه، بامزه‌ست، راحت می‌شه باهاش کنار اومد، هیچ وقت ناراحتت نمی‌کنه. اما مگه عشق فقط همینه؟ یعنی همین چیزها کافیه؟
حتی وقتی دوچرخه‌سواری هم یاد می‌گیری بالاخره چند باری می‌افتی و سر زانوهات زخم می‌شه تا خوب یاد بگیری. در مورد عشق هم باید آدم‌های زیادی رو ببینی.




نظرات 1 + ارسال نظر
رسوب سه‌شنبه 16 بهمن 1397 ساعت 23:10

خودبخود همین هم میشه. به مرور آدم تجربه های عاشقانه مختلفی در شکلهای متفاوت پیدا میکنه و بعضی تجربیات گذشته دیگه به چشمش عشق نمیان. باید به آغوش عشق سپرده شد

اینجا شخصیت زن داستان پس از پشت سر گذاشتن یک تجربه عاطفی، در تردید ورود به یک رابطه جدیده.وسط روزمرگی‌های زندگی داره با خودش حرف می‌زنه. هنوز کتاب رو تموم نکردم. ببینم چی پیش می‌آد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد