با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

کمی بخشو بخون دردم دوا شه

قبلاً درباره‌ی بلندگوی دبیرستان دخترانه روبه‌روی خانه‌مان گفته بودم. هم‌آن که احساس تکلیف می‌کرد در مراسم و مناسبت‌ها، از هم‌سایه‌ها آزمون شنوایی‌سنجی بگیرد.
شکر خدا حالا که محرّم است و به دستگاه امام حسین نمی‌شود گفت بالای چشمت ابروست. وقتی عرق‌خورها صف اول زنجیر می‌زنند استبعادی ندارد که خانم مدیر، پیچ صدای بلندگویش را تا ته زیاد کند.
موسیقی نوحه‌ای که پخش می‌شد آشنا بود. توی خانه دراز کشیده بودم. سرم را از روی بالش بلند کردم تا بهتر بشنوم.
از این نوحه‌های امروزی مداح‌های تازه به دوران رسیده بود.
بله، جناب مداح روی ملودی ترانه‌ی معروف «دَ َ َ َ َریا اولین عشق مرا بُـُـُـُـُردی» یک شعری شبیه این گذاشته بود:
«سَـَـَـَـَـقّا آخرین مشک مرا بُـُـُـُـُردی!»
یاللعجب! اگر شمای نابوشهری با این سبک نوحه‌ها حال می‌کنید به خودتان ربط دارد ولی ما چرا؟ ما که دست‌مان پر از ریتم و شعر و ملودی‌ست چرا؟ برای ما که «بخشو» و «ناخدا» و «گراشی» داریم قباحت دارد بلندگوی محرم‌جلسی‌ها شویم!
نظرات 4 + ارسال نظر
fateme جمعه 14 آذر 1393 ساعت 22:37

چه مدیر بدسلیقه ای

سرش شلوغه فقط!

محمد یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت 19:45

گر سلیقه داشتی در حسرت شی نمیموندی
والا

اسرار هویدا نکن دیگه

محسن دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 16:09

جناب برادر می ترسم نظری دهم

نه به ترست نه به شکلکت
بگو جان برادر

marzi سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 06:20

migam in agha mohsen badjoori moshtarie neveshteh hatoon hast, man shayad 2 mahi bood ke sar nazadeh boodam, mesle hamishe delneshin minevisi :)

لطف داری
محسن هم به من لطف داره گر نه تو این دوره زمونه کی وبلاگ می‌خونه؟ همه محدود شدند تو شبکه‌های اجتماعی.
البته من شما رو دنیال می‌کردم، هم تو فیس‌بوک هم اینستاگرام.
باز هم لطف کردی و داری.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد