با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

خدا کنه که خوابم ببره

خیلی وقته که با صدای مادر از خواب بیدار نشده‌ام.
خیلی وقته که این قدر می‌خوابم که یا خودم بیدار می‌شوم یا آلارم موبایل (گوش‌خراش‌ترین ملودی دنیا) از دنده‌ی چپ بلندم می‌کند.
خیلی وقته که از شنیدن «صبح شده مُشی‌با!» محرومم.
خیلی وقته که دوران مدرسه‌ تمام شده و دیگر دستی نیست آرام تکانم دهد که: «مُشی! مدرسه‌ت دیر نشه.»
این آلارم موبایل از شنیدن «نماز صبحت قضا نشه» هم محرومم کرده است.
خیلی وقته...

پی‌نوشت: «مُشی»؛ مصغّرِ تحبیب‌شده‌ی «مجتبی» است. «مُشی‌با» هم اسم خاص من است برای مادرم.

نظرات 2 + ارسال نظر
نسترن شنبه 5 اسفند 1391 ساعت 14:15 http://nastaran-amoozegar.blogsky.com

محمد چهارشنبه 23 اسفند 1391 ساعت 19:57

پ مه مشو چه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد