با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

امشب شب مهتابه

عروس‌ها را متین و سنگین و موقر می‌خواهیم و می‌پسندیم. منظور از ضمیر م متصل، ما؛ عقب‌افتاده‌های امّلِ  سنّتی است.
ماشین عروس رد شد و کاروانی از ماشین‌ها، بوق‌زنان به دنبالش. عروس تا کمر از پنجره خم شده بود بیرون و با بادکنک توی دستش، سربه‌سر ماشینِ بغلی می‌گذاشت. به هم‌راهم گفتم: «این رو ببین. چه ذوقی کرده!»
گفت: «می‌دونی بوق این ماشین‌ها چی می‌گه؟:»
 سریع حرفش را قطع کردم: «می‌دونم، نگو... نگو..!»

نظرات 3 + ارسال نظر
اناکارنینا پنج‌شنبه 26 خرداد 1390 ساعت 03:33

من عروس های شیطان را دوست دارم.

مهشید پنج‌شنبه 26 خرداد 1390 ساعت 13:53 http://mahshidmohamadi.blogfa.com

با این حساب منم عقب افتاده ی املِ سنتی ام...

مرضیه جمعه 27 خرداد 1390 ساعت 20:10

من شیطون نیستم اما شیطون ها را دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد