با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

دنبالم نیا، آواره می‌شی

پشت سر تریلی که رسیدیم سرکی کشیدیم تا سبقت بگیریم. راهنمای راست زد که: «نه! دست نگه‌دارید. الان وقتش نیست.» سرجای خود ماندیم تا ماشین روبه‌رویی رد شود. راهنمای چپ زد که: «جاده خالی است، بیایید بروید.» از او که گذشتیم، بوق تشکری زدیم و بوقی جواب گرفتیم که یعنی: «قابلی نداره.»
خیلی از این راننده‌های ماشین‌‌سنگین، آدم‌های باحالی هستند. خیلی‌هاشان در جاده، واقعاً برادری می‌کنند.

نظرات 1 + ارسال نظر
کالیف شنبه 28 خرداد 1390 ساعت 14:01 http://kaalif.blogfa.com/

اتفاقا توو مسافرت اخیر که رفته بودم اردبیل ، تنها چیزی که جلب توجه کرد برام همین مرام سنگین وزن ها بود ;)
ممنون که هستی مجتبی جان ..
-
تصدقت

قربان مرام خودت عزیز!
عشق است...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد