با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

نایب قهرمان

شرمندگی دانستن این که بیش‌تر از آن که دوستت داشته باشم، دوستم داری، این رابطه عاشقانه را کوفتم می‌کند.

نظرات 2 + ارسال نظر
میرزاپور شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 06:44 http://usklij.logsky.com

سلام وبلاگ زیبایی داری
شناسنامه تونو نگاه کردم نوشتی بندر ماهرویان
این بندر کجاست؟

یه زمانی بود، حالا نیست.

سیب شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 18:02 http://sibeleila.persianblog.ir

درسته که اونم مراسم دوستت بوده ولی حالا چرا خودتو اینقدر خسته کردی که برای تولد این یکی دوستت انرژی نداری؟

نیم ساعتی فکر کردم تا فهمیدم منظورتون چیه.
آها! از اون لحاظ!
دارم براش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد