27 و 28 و 29 اسفند.
این سه روز را بیشتر از سیزده روز بعدش دوست دارم. برای من، شادیها در
این سه روز دورخیز میکنند برای صعود و در لحظهی تحویل سال به نقطهی اوج
میرسند و پس از آن سیر نزولیشان شروع میشود.
روزهایی که از مسابقهی ملّت برای خرید و خانهتکانی و اتمام کارها، کناره میگیرم و در آرامش خود غرق میشوم.
روزهایی که خورشید هم مهربانتر میتابد. روزهایی که بدون رخداد هیچ اتفاق
دلپذیر و مهیّجی، بیدلیل از تکتک دقایقشان لذّت میبرم.
پینوشت: این را میخواستم در همآن سه روز موصوف منتشر کنم که بیماری مانع شد. حالا هم دیر نشده. توی آن سیزده روز کذایی هستیم.
فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را
عشرت امروز بی اندیشه فردا خوش است
توی بعضی از دقایق میشه لم داد و با طیب خاطر استراحت کرد...احتمالا اونا واسه تو این جنسی بودن...