با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

ایرانیان

ما ادغام باشکوه رنج و زخم و غروریم.

نظرات 3 + ارسال نظر
سارا.ت دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 02:34 http://elaheyesharghy.blogsky.com/

تو این ساعت شب
لای وب گردی هام خوشحالم که گذارم به اینجا افتاد
این صفحه رو تا آخر خوندم فعلا وقتی نیست واسه سر زدن به آرشیو ..
موفق بمانی
قلمت ماندگار
در پناه آن یگه یار ...

غزلک دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 14:14 http://golemamgoli.blogsky.com/

واژه شکوه، تنها تسکینی برای التهاب حاصل از رنج و زخم است!

و غرور، میراثی که تنها در میان صاحبانش بها دارد... و آنگاه که او سد همه رسیدنهاست، با خودت فکر میکنی که آیا باید این صنم تقدیس شده، این طور دست نخورده بماند، یا همان بهتر که بشکند؟!

هادی سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 08:07 http://www.parishooni.blogsky.com/

سلام
خیلی ناامیدانه بود
روزگارت همیشه سبز و آبی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد