با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

لطفاً مزاحم نشوید

از لذّت‌بخش‌ترین کارهایى که انجام می‌دهم:
با صداى زنگ تلفن از خواب مى‌پرم و بدون نگاه کردن به نمایش‌گر، سیمش را با یک حرکت سریع از پریز مى‌کشم.
حیف که موبایل، سیم ندارد.

تست حافظه

بیش‌تر چه چیزى رو فراموش مى‌کنى؟
دسته کلید؟
شماره تلفن؟
سال‌گرد تولد؟
.
.
یا یاد مرگ؟

نیروی جاذبه

شب، دیر بخوابى و صبح، زود پا شى، وقت بلند شدن از رخت‌خواب، نیروى جاذبه زمین خیلى بیشتر از mg 9.8 است.

خو کن به تنهایی

مجالست با کسى که خود را عقل کل مى‌داند و تلاشى براى مخفى کردن این ادعایش نمى‌کند...نه!

شب‌نشینی در گورستان را ترجیح مى‌دهم.

شوخی

جدى‌تر از شوخى نداریم.
خودم یکى، حرف راستى که طرف، تحمل شنیدنش رو نداره، به شوخى می‌گم.

نخ کلفت و بیخ سوزن تنگ

تو کار خودمون موندم!
از دروازه بعضى واجبات عبور نمى‌کنیم ولى از سوراخ سوزن بعضى مستحبات رد مى‌شویم.

برهه حساس

جمله‌ای که بارها در سخن‌رانی‌های مسوولان سیاسی این سرزمین می‌شنوید:
«در این برهه حساس از تاریخ کشور...»
یکی به من بگوید: از زمان مادها تاکنون کى وضعیت این مملکت حساس نبوده است؟

حروف مقطعه

وقتى با «اهم» و «آها» و «نمى‌دونم» و« بله» و «نه» جوابت رو می‌دم، یعنى حوصله‌تو ندارم.
بلند شو برو.

پیکسل

همیشه به‌ترین صحنه‌ها، نصیب کسانى مى‌شود که دوربین موبایل‌شان ضعیف‌تر است.

ستاره می‌افتد

-    دستمال ندارى؟
-    اشک‌هات پاک و قشنگند. چرا می‌خواهى پاک‌شون کنى؟

ما همه بازیگریم

-    مى‌دونى، وقتى لبخند مى‌زنى خیلى تو دل برو می‌شى؟ پس چرا این قدر اخمویى، چرا نمى‌خندى؟
-    اگه همیشه بخندم، دیگه خودم نیستم، بازیگرم.

مرد تنهای شب؟

ترجیج مى‌دهم پُست‌هایم را آخر شب منتشر کنم.
ره‌گذران نیمه‌شب، مشتریان به‌ترى هستند.

تمام نه

- اگه نظرت اینه، پس من هیچ حرفى ندارم.
- این جور تموم کردن صحبت، حق رو به تو نمی‌ده.

شیطان هم فرشته است

فرشته هم مى‌تواند شیطنت کند، اگر عاشق باشد.
تکمله: عکس این قضیه هم ممکن است، ولى به سختى.

هیس

وقتى فکرى ندارى، حرفى هم نخواهى داشت.
پس لطفاً ساکت باش!

اروگوئه - غنا --- پاراگوئه - اسپانیا

خاطره جمع می‌کنیم.

نوستالژی در جیب‌مان می‌گذاریم.

هلند 2 - برزیل 1

خداحافظ جوکوبونیتویی که نبود!

مرا به نام کوچکم صدا بزن

روایت اوّل: اسمم را که صدا می‌زد، دوست داشتم. به عمد جواب نمی‌دادم تا نامم را از دهانش مکرر بشنوم.
روایت دوّم: صداش که می‌کردم، هنوز اسمش را کامل نگفته بودم که جواب می‌داد. می‌گفت خوش ندارم حتی یک لحظه منتظرت بگذارم.
***
عشق، همیشه و همه‌جا، یکی است. روایت‌ها مختلفند.

کی بزرگ میشی پسر؟

کنار گذاشتن طرف‌داری متعصبانه (از همه چیز)، نشانه بزرگ‌سالی است.

این راهش نیست

بی‌وفایی، راه خوبی برای انتقام نیست.

فرشته می‌شود

فقط در یک جا «همه» زن‌ها موجودات معصومی هستند:
توی تخت، وقتی که خوابند.

خوش‌بختی تنهایی به دست نمی‌آید

وقتی که خوش‌بختی‌ات باعث خوش‌بختی کس دیگری هم شد...
آن گاه خود را خوش‌بخت بدان.

تنها در تنگستان

در گرماگرم مبارزات دلیران تنگستان به فرمان‌دهی رییس‌علی دلواری با قشون انگلیسی، والی فارس به دستور حکومت مرکزی (که دست‌نشانده خود انگلیسی‌ها بود و بوشهری‌ها را راه‌زن و باعث ناامنی می‌دانست) نیرویی برای سرکوب تنگستانی‌ها فرستاد.

از لطیفه‌های تاریخ است: والی آن زمان فارس مصدق‌السلطنه نام داشت که بعدها در بحبوحه ملی شدن صنعت نفت به اسم دکتر محمد مصدق مشهور بود.

ته یک کرباس

عشق؛ می‌تواند هم ویتامین باشد و هم ویروس.
برای مردها که ویتامین است و قوی‌شان می‌سازد و برای زن‌ها ویروسی است که از پا می‌اندازدشان.
تا این‌جا مساله‌ای نیست.
مشکل آن‌جاست که مردها این راز را می‌دانند!

ایرانیان

ما ادغام باشکوه رنج و زخم و غروریم.

سکوت

از من نخواه به گناهانم اعتراف کنم.
می‌ترسم از این‌که فرصت پشیمانی و جبران را به من ندهی.

انتقادها همه ناسازند

«من از انتقاد سازنده استقبال می‌کنم.»
تکراری‌تر از این، دروغی در مصاحبه‌های رسانه‌ای شنیده‌اید؟

دلم و جیبم

وقتى که دلم ساندویچ مى‌خواست، پول توجیبى‌ام اجازه نمى‌داد. حالا که پول دارم، پوسترهاى اداره بهداشت اجازه نمى‌دهند.

کسی کآلوده زخمی است جانش

از من توقع دل‌دارى نداشته باش. از آن‌ها که سنگ صبور و محرم رازت هستند هم‌دردى بخواه. من فقط مى‌توانم زخم زبان بزنم.

اینها

متنفرم از این‌که همیشه کسانى هستند که وظیفه‌ات را بهتر از تو مى‌دانند.