با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

حسین یعقوبی، تخت بخواب، نشر چشمه

جای کشتی در بندر، امن است. اما جای کشتی در بندر نیست.

...

انتظار نداشتم در کتاب طنزی، چنین جمله‌ای را ببینم. تصور کردم جمله قصاری است که از زبان یکی از شخصیت‌های داستان نقل شده. در اینترنت جست‌وجو کردم و مشابه‌ش را نیافتم. پس به اسم خود نویسنده، سند زدم. خوشم آمد شاید چون اشاراتی دارد که در جغرافیای زیسته من آشناست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد