شاید قدری دیر....اما بوی پلوی ابکش شده با سبد بافته چوبی رو میشنوم. انگار همین سی سال پیش بود . مادر بزرگ دم حوض برنج رو ابکش کرد - عروس ( که هنوز نامزد بودو خرق عادتی کرده بود به حضور در خانه داماد) موجباتی برای تغییر ذائقه و حال وهوا را سبب شده بود......
بوی عروسی آمد نشد که دمی نزنم.البته که ارزوی شادکامی و تندرستی و خوشبختی داریم برای اهالی این وصلت میمون.پیوندتان ابد مدت .
فدات اخوی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
مبارکه آقا
بح بح
مبارکه مبارکه
بگید پس سرتون شلوغ بوده جواب نمیدادین...
چیزی نپرسیدید که من جواب بدم خب
شاید پی ام ها نرسیده
بهرحال خوشحال شدم مبارکتون باشه
خوشبخت بشید الهی
فدای شما
شاید قدری دیر....اما بوی پلوی ابکش شده با سبد بافته چوبی رو میشنوم. انگار همین سی سال پیش بود . مادر بزرگ دم حوض برنج رو ابکش کرد - عروس ( که هنوز نامزد بودو خرق عادتی کرده بود به حضور در خانه داماد) موجباتی برای تغییر ذائقه و حال وهوا را سبب شده بود......
بوی عروسی آمد نشد که دمی نزنم.البته که ارزوی شادکامی و تندرستی و خوشبختی داریم برای اهالی این وصلت میمون.پیوندتان ابد مدت .
فدات اخوی