با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش

تلاوت‌های ذهنی یک خود نسل سوخته‌بین

باشه هر چی تو بگی

در جهان رابطه‌های عاطفی، مصداق‌ها تو رو به مقصد نمی‌رسونند.
مهم نیست که تو از «چی» خوشت بیاد یا نیاد.
موی بلنددوست داشته باشی یا کوتاه،
ته‌ریش بذاره یا شیش‌تیغ کنه،
موی سینه‌ش از یقه‌ی بازش پیدا باشه یا کیپ باشه،
انگشتر دستش کنه یا نکنه،اسپرت بپوشه یا رسمی،
قدبلند باشه یا متوسط...
مهم اینه که از «کی» خوشت بیاد، فقط کافیه که گرفتار بشی.
دیگه اگه پشت مو هم بذاره عاشق این مدل موها می‌شی،
اگه اصلاح نکنه از برخورد ریش‌هاش با صورتت کیف می‌کنی،
اگه یقه‌هفت بپوشه دیگه به یقه گردها نگاه هم نمی‌کنی،
اگه ساعت بندچرم دستش کنه دیگه از بندفلزی‌ها خوشت نمی‌آد،
اگه شلوار کتون پاش کنه دیگه چه معنی داره مرد، شلوار پارچه‌ای بپوشه؟
این «خوشم می‌آد»ها و «خوشم نمی‌آد»ها به «آنی» بنده.
همه‌ش حرفه و باد هواست.
مهم حرفی‌ست که اون بزنه،
مهم کاری‌ست که اون بکنه،
مهم چیزی‌ست که اون بخواد،
مهم «اونه».
نظرات 2 + ارسال نظر
سارا.ت سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 04:48 http://saarat.blogfa.com

خداییش!

سرور سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 16:48

مهم اونه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد